باران باران ، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

شور بودنم

پشت بوم هم شد جا؟

باران گلی درباره ی پشت بوم سر فرصت به تفصیل برات می نویسم فقط اینو بگم که پشت بوم خونمون برای تو  و رایان حکم حیاط رو داره تابستونا آب بازی و رنگ بازی و نقاشی و پاییزو زمستون هم هوا خوری توپ بازی و نقاشی با رنگ توی قوطی و البته با خیلی احتیاط قایم موشک. دوست دارم
29 آذر 1390

ظرف شستن باران

صحنه اول، آشپزخانه باران: مامان باهم ظرف بشوریم؟ مامان : نه . می ذارم توی ماشین ظرفشویی. باران : تورو خدا! صحنه ی بعد , همانجا ، یک ساعت بعد باران خیلی قشنگ ظرف ها رو شسته و مامان هم آب کشیده . باران جونم خیلی خوش گذشت چقدر باهم حرف زدیم . آخه ظرفا از ظهر مونده بود.
27 آذر 1390

استدلال کردن شما بچه ها

مامان : باران دوباره کتابای منو برداشتی مامانی من شما خودت این همه کتاب داری کتابای منو می  خوای چه کار؟ باران : خوب مامان ! کتابای بزرگارو کوچیکام می تونند بخونن. دیگه. در جواب این استدلال قشنگ چی بگم ؟
27 آذر 1390

بازم دندون

چند وقتی بود دست توی دهنت می کردی و هر چی هم به تو می گفتم دست توی دهنت نکن فایده نداشت تا این که چند روز پیش دیدم دندون جدید داری . وای که این دندون در آوردن شما بچه ها  سخت ترین  قسمت با شما بودنه . به هر حال بازم مبارک!
27 آذر 1390

پای باران

پات سه هفته پیش در حالی که داشتی از زانوی بابا می پریدی مشکل دار شد. درد می کرد و نمی تونستی روی زمین بذاری . بردیمت دکتر گفت باید سه هفته توی گچ باشه . تو برای همه ی مراحلش فوق العاده همکاری کردی . والبته طبق گذشته همه جا رو زیر پا می ذاشتی . گاهی خارش داشت که خیلی براش بهونه گیری نمی کردی . من مرده این همه قدرت بی انتهای شما بچه ها برای کنار اومدن با زندگی همواره زنده ام .     ...
27 آذر 1390

رقصی چونین میانه میدانم آرزوست

باران گلی بعد از عقد خاله زری حسابی رقاص شدی . فوق العاده زیبا پاتو تکون می دی، دستتو بالا می بری و بعد دست و پاتو باهم می چرخونی . من از رقص تو سرشار می شم و یکی چیزی توی دلم تکون می خوره که اگه بخوام بهش فکر کنم گریم می گیره . بارانم برقص تا رقص بی همتای طبیعت را در درونت شاهد باشی . شاهد زیبای من ! اما از رقص تو و رایان بگم باهم که می رقصید انگار این انرِِِِژی کل که داره برای من خودنمایی می کنه . منم می رقصم با تو و رایان . همگی دور هم . هستی دور ما . زمان ایستا و خاموش .   ...
27 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شور بودنم می باشد